به نام خالق عشق

روزمرگی های محیا

به نام خالق عشق

روزمرگی های محیا

به نام خالق عشق

سلام به همه ی علاقه مندان به زندگی
من محیا هستم..
یه شاعر و نویسنده کوچیک
دوست دارم نوشته هاو روزمرگی های پرفرازو نشیبمو اینجا به اشتراک بزارم
شاید به نظر براتون جالب بیاد
امیدوارم از ثانیه ثانیه های نفس کشیدنتون لذت برین
دوستدار شما محیا

طبقه بندی موضوعی

کلاس عشق قسمت چهارم

دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۲۵ ب.ظ

براش نوشتم اگه عاشق باشی واقعا همینطوره...

نشستم گوشه اتاق

اشک هام در اومده بودن

خداااایاااا دیگه چیکار باید میکردم...

خسته شده بودم؛بلاتکلیفی داشت دیوونم میکرد

شبا بیخوابی میزد به سرم؛از پشت پنجره کوچه رو نگاه میکردم.

چشماامو مییبستم

میرفتم تو رویای داشتنت؛من دارم  کنارت قدم میزنم،تو دستامو گرفتی.

من چقدر کنارت خوشحالم؛چقدر ما به هم میایم...

یهو با صدای بوق ماشین همه ی ابرهای خیالم پاک شد...

چقدر سخته یکیو دوست داشته باشی و هیچ کاری از دستت برنیاد...

چند روزی گذشت...

خیلی پر بودم،من تو برزخی بودم که خودم ساخته بودمش

تصمیم گرفتم بلند شم

این ابر تیره رو از رو زندگیم بردارم و بشم همونی که همیشه پر انرژی بود

پیج سپهرو آنفالو کردم و برای اینکه دیگه پیگیرش نباشم یه مدتی از اینستاگرام خداحافظی کردم.

خیلی سخت بود اما شد...

دیگه شعرای غمگین گوش ندادم،دیگه نرفتم کلاس زبان،دیگه بهش فکر نکردم...

من حق نداشتم خودمو تو آتیش عشق بسوزونم،من باید از این خیال که شااااااید دوستم داره بیرون میومدم و این اتفاق افتاد..........


ادامه دارد....

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۱۴
mohadese moghadam

نظرات  (۱)

۱۴ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۳۵ مشاور اعظم
تفکراتت زیباست
پاسخ:
ممنونم،نظر لطفتونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی